۱۳۹۳ بهمن ۳۰, پنجشنبه

آیا با دین می‌شه جامعه ساخت؟


بسیاری از افراد در مورد اخلاقیات اسلام صحبت میکنند و میگویند اسلام خوب است چون انسان را به کارهای خوب دعوت میکند، اگر اسلام نباشد جامعه پر از دروغ و آدم کشی و.. خواهد شد. غرب را نگاه کنید، غرب با آزادی دادن به همجنسگرایان به قوم لوط برگشته است، اگر اسلام وجود نداشته باشد خانواده از بین خواهد رفت و…
همین بیپایه بودن و توجیه پذیر بودن مفاهیم دینی بزرگترین علت ضد اخلاق بودن پدیده دیانت است، دین داران به همین دلیل که مفاهیم دینی آنها بی پایه و اساس است انسانهایی به شدت قانونگریز هستند، چون قوانین الهی خود را بالاتر از هر قانون دیگری میببینند. دین داران خدا را در خود میبینند، بجای اینکه خود را طرفدار خدا ببینند، خدا را طرفدار خود میبینند، کارهای خود را میتوانند به سادگی به خدا بچسبانند، معمولا آدمهای مذهبی دشمنان خود را دشمنان خدا میخوانند و یا رسماً آنها را شیطانی و شر مینامند، این باعث میشود که شخص به هر کاری که خود فکر میکند درست است دست بزند با توجیه اینکه این کار بر رضای خداوند است. خمینی، هیتلر، بن لادن، محمد رسول الله، دستگاه حکومتی کاتولیکها و بسیاری دیگر از جنایتکاران تاریخ، دشمنان خود را دشمنان خدا نامیده اند و نابودی آنها را خواست خدا میدانند.

دین داری و جادوگری و صوفیگرایی چون بر پایه های ضد علمی و غیر منطقی استوار هستند، و اصولا مراتبی از فرضهای غلط و ادعاهای بدون استدلال، پایه های آنها را تشکیل میدهند، ذاتا به سمت جزمیت در اندیشه و اخلاق حرکت میکنند، و جزمیت دشمن بزرگ اخلاق است. بسیاری از اخلاقیات در حال تغییر هستند، مسئله برده داری روزگاری کاملا اخلاقی بود، همجنسگرایی روزگاری کاملا ضد اخلاقی بود، نابرابری حقوق زن و مرد روزگاری کاملا منطقی به نظر میرسید، اما امروز همه اینها و هزاران مسئله مربوط به اخلاق دیگر به شدت تغییر کرده اند. اما مفاهیم دینی چون تغییر نمیکنند با اخلاقیات جدید سر دشمنی دارند، برای همین است که بزرگترین دشمنان اخلاقیات نوین در تمام دنیا همواره دین داران بوده اند. تنها دشمنان جدی مفاهیمی که برای رفاه و آرامش و در نتیجه سعادت و اخلاق بشری وجود داشته و دارند همانا دین داران عالم هستند. دین دارن معمولا جدی ترین مخالفان، مفاهیم اخلاقی زیر هستند.
برابری حقوق زن و مرد
دموکراسی، خرد کردن قدرت در جامعه
سوسیالیسم، خرد کردن و برابری ثروت در جامعه
حقوق بشر
حقوق برابر و حق حیات و ازدواج برای همجنسگرایان
کثرت گرایی دینی، آزادی ادیان
آزادی اندیشه، و آزادی بیان اندیشه
کثرت گرایی
خردگرایی
اصالت عقل
باید توجه داشت که اینها همگی اصول و برنامه های اخلاقی ای هستند که شرایط زندگی بهتر و اخلاقی تر را برای جامعه پدید می آورند و اکثر دین ها با این مفاهیم مشکل اساسی دارند. این جور مفاهیم هستند که باعث میشوند در جامعه ای جرم و جنایت کمتر وجود داشته باشد و افراد کمتر پرخاشگر باشند و به یکدیگر دروغ بگویند نه ترساندن انسانها با اینکه اگر دروغ بگویید در روز آخرت سرب داغ در حلق شما ریخته خواهد شد!

۱۳۹۳ بهمن ۱۹, یکشنبه

مسلمان اجباری

- یا الله محمدی با شمشیر خونین یا گردن زنی قرآنی 
-یا تسلیم به اسلام محمد میشوی؟ یا در آتش سوزان دوزخ، پخته و سوخته میگردی؟
الله کینه توز محمد، همان شیطان کینه توز محمد است و اسلام و قرآن خونین بیابانی محمد بر خاسته از اندیشه و سرشت و فرهنگ, خونین بیابانی محمد است و پیام آور مرگ آزادی و نابرابری و دگر هیچ و هیچ.
هر کسی که به غیر از اسلام دینی دیگری برگزیند، در روز قیامت از او پذیرفته نیست. او در آتش سوزان جهنم جای دارد. - قرآن - سوریه آل عمران- آیه ۸۵ -
- الله به شما نصرت داد تا آنهایی را که کافر شده اند گردن زنید و بکشید. - سوره آل عمران- آیه ۱۳۵-
با نامسلمانان و کسانی که از اهل کتاب - یهودی و مسیحی - هستند و ایمان به الله و روز قیامت نیاورده و آنچه را که الله و پیامبرش محمد حرام دانسته، حرام نمی دانند، و مذهب اسلام را قبول ندارند جنگ و قتال کنید تا با ذلت و سر افکندگی به مسلمین جزیه - باج - مالیات - سوره توبه - آیه ۲۹ -
- خون میچکد ز برگ برگ مرگ آور آیات شیطانی قرآن محمدی.

۱۳۹۳ بهمن ۱۷, جمعه

عقل در برابر دین

مدتیست که جنگی بین مدنیّت اسلام و مدنیّت غرب درگرفته است ٠ 
امّا ابتدا باید پرسید که : آیا "مدنیّتی" در جهان اسلام وجود دارد؟ آیا مدنیّتی که قانون قصاص ، و دست و پا بریدن ، و سنگسار کردن ، و قوانین عقب افتاده ازدواج با دختربچه های ١٣ ساله ، و پوشش اجباری را زیربنای حکومت خود قرار داده ، لیاقت نام "مدنیّت" را دارد؟ 
حقیقت اینست که جهان غرب ، پس از گذراندن دوران تاریک قرون وسطی و تحمل رنجهای فراوان و با کمک و کوشش فرزانگان و متفکرین بزرگ ، به مدنیّتی آزاد دست یافت که والاترین شاخصه آن "حقوق بشر" ، و یکی از بارزترین جلوه های آن "آزادی بیان" است ٠ بعضی از کشورهای دیگر جهان نیز مانند ژاپن یا سایر کشورهایی که در این مسیر سابقه ای نداشتند ، با سعی و کوشش ، خود را با جهان غرب همراه و همگام کردند ، و بدین طریق توانستند با استفاده از تجربیات جهان غرب ، به مدنیّت دست یابند ٠ 
جهان اسلام امّا ، در وادی دیگری قدم میزند ٠ آیین مقدس اسلام ، خود از بدو شروع با توهین به ادیان دیگر و خوار شمردن دگر اندیشان ، و تخریب عبادتگاه های غیرخودی آغاز بکار کرد ٠ در جهان اسلام البته ، هیچکدام از این اعمال توهین محسوب نمیشوند ، چون آنها اسلام را بر حق میدانند ٠ باید پرسید که چرا نجس خواندن یهودیان ، و مجوس خواندن زرتشتیان ، و ضالّه خواندن بهائیان و هندو ها هیچکدام توهین بحساب نمیایند ، ولی اگر کسی ازدواج رسول با دختر ٩ ساله را نقد کند ، توهین بزرگی محسوب میشود ؟ حرف آخر جهان اسلام همان صحبتی است که ١٥٠٠ سال پیش زده میشده و آن اینست که همه شما باید مثل ما فکر کنید ، وگرنه با شما جنگ خواهیم کرد ٠٠٠ آزادی بیان مبحثی است که در نظام های تعبّدی ، یعنی نظامهایی که اطاعت مطلق پایه اصلی آنها میباشد ، نمیگنجد ٠ این جماعت میخواهند توحّش خود را به جهان تحمیل کنند ٠٠٠ 
-آخوندی که میگوید پیامبر اسلام برای مکارم اخلاق آمده است باید اخلاق را تعریف کند ٠ او باید توضیح بدهد که آیا کشتار مردم غیر مسلمان تحت پوشش "جهاد" ، به اخلاق کسی صدمه وارد کرده یا خیر ؟ آیا به بردگی گرفتن زنان و کودکان و تبدیل کردن مدینه به مرکز برده فروشی در منطقه ، به اخلاق و تقوای شخص صدمه وارد کرده یا خیر ؟؟؟٠٠٠

۱۳۹۳ بهمن ۱۴, سه‌شنبه

حق کفرگویی

در یک جامعه آزاد ، همانگونه که هر فردی میتواند مذهب خود را انتخاب کرده ، عبادتگاه مخصوص خود را داشته باشد و به تبلیغ آن مذهب بپردازد ، افراد دارای حق کافر بودن و کفر گویی نیز هستند٠٠٠٠ 
اشخاصیکه به بهانه توهین شدن به مقدسات شان ، حق نقد تقدسات را ازافراد جامعه سلب میکنند ، در حقیقت استبداد مذهبی را پایه گذاری میکنند ٠
حق کفرگویی ، حق تقدس زدایی و ، حق نقد دین ، بخشهایی از آزادی بیان در یک جامعه دموکراتیک هستند ٠