۱۳۹۴ مرداد ۲, جمعه

خرد

هنوزم به دیدار خدای ساخته این و آن شتابان در سفر هستی! آنهم به دیدار خدائی که در یک کعبه سنگی پنهان و یا در یک حرم محبوس گردیده! خدائیکه بجز زبان تازی، هیچ زبانی را نمی فهمد! خدائیکه بجز دینار و درهم یا دلار از تو دگر چیزی نمی طلبد! خدائیکه تو را بنده و کم عقل پندارد و نامد!
گهی اندیشه باید کرد گهی در شک باید بود. زیرا، برای دیدار خدای ناپیدای یک ذهن و یا خدای تزریق گردیده در روح و در یک جسم نیازی به سفر در دور دستان نیست! نیازی به دیدار کعبه و بارگاه و حرم در مکه، کربلا و کوی بت پرستان نیست!
خدایت را همین جا در سرزمینت، در شهرت، در کوی ت، در بین مردمان پاک، زحمت کش، شرافتمندِ دور و اطرافت جستجو گر باش. خدایت را در وجود تک تک هم میهن نانت، اقوام ایرانی جستجو کن. خدایت را در وجود محرومان و خردسالان، تهی دستان و آواره در جای جای ایرانت پیدا کن. خدایت را در عشق به تاریخت، در ژرفای فرهنگت، در سربلندی و شکوه ایرانت جستجو گر باش.
پس، تو ای انسان، ای ایرانی نیازی به دیدار خدای خفته در یک کعبه سنگی نداری، نیازی به دیدار خدایان خفته در زیر گنبد های زرین حتی خوابیده در ایرانت هم نداری. تو آن را با زبان مادری، در ذهنت، در درونت، در تک تک سلول هایت جستجو کن. تو آن را در خرد گفتار اندیشمندان و دانایان ایران و جهانت جستجو گر باش.
بگذار این سخن عریان گفته باشم! خدای راستین تو، نامش خرد باشد، آن را جستجو کن.

۱۳۹۴ تیر ۳۱, چهارشنبه

تشیع و خرافات



آنچنان مذهب تشیع متولد شده از رحم ساختگی اسلام ناب محمدی آلوده به خرافات و دروغگویی است که برایش حد و مرزی نمی توان پیدا نمود!
البته وقتی کل قرآن و تاریخ اسلام بر مشتی اسطوره سازی، دروغ و خیالبافی بنا شده باشد باید هم مذهب تشیع برخواسته از آن چنین معجون ابلهانه ای باشد!
از جابر بن عبداللّه انصاری نقل است که امام باقر گفته است:
" خورشید هفت مرتبه با حضرت علی علیه السّلام سخن گفت و تکلّم کرد."!!!
منبع: کتاب الصراط المستقیم: ج 1، ص 204
و در کتاب " چهل داستان و چهل حديث از أميرالمؤمنين علي علیه السّلام از عبدالله صال " آمده است که محمد خطاب به علی می گوید:
" علی بن ابی طالب علیه السّلام طبق دستور حضرت رسول صلوات اللّه علیه و آله بلند شد و به همراه بعضی از اصحاب به قبرستان بقیع رفت و چون خورشید طلوع کرد؛ آن را مخاطب قرار داد و گفت:
«السّلام علیک ایها العبد الدّائر فی طاعة ربّه»
و خورشید جواب سلام حضرت علی علیه السّلام را این چنین پاسخ گفت:
«و علیک السّلام یا اخا رسول اللّه و وصیه و حجّة اللّه علی خلقه»
بعد از آن، مولای متّقیان علی علیه السّلام به شکرانه چنین کرامت و عظمتی که خداوند متعال عطایش فرموده بود سر بر خاک نهاد و سجده شکر به جای آورد. سپس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله او را گرفت و بلند نمود و فرمود:
"ای حبیب من! تو را بشارت باد بر این که
خداوند به میمنت وجود تو بر ملائکه؛ و بر اهل آسمان مباهات می کند."
و پس از آن افزود: "شکر و سپاس می گویم خدا را، که مرا بر سایر پیامبران فضیلت و برتری بخشید، همچنین:
مرا به وسیله علی بن ابی طالب که سید تمام اوصیاء است تأیید و یاری نمود." !!!
با خواندن این گونه روایات فقط یک جمله در ذهن یک انسان خردگرا نقش خواهد بست و آن اینکه حماقت انسانهای دیندار و خرافه پرست حد و مرزی ندارد.

۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

محمد با ساختن آیات از سوی الله ذهنش برای خود ردای رسالت و پیامبری دوخت

محمد با ساختن آیات از سوی الله ذهنش برای خود ردای رسالت و پیامبری دوخت.
5- طبقه بندی آیات قرآن بر اساس موضوعات در بحث آیات رسالت پیامبری.
جمع کل: 63 سوره و 222 آیه، در چهارده نوشتار
نوشتار 5 از 14
6-1 - آیات بشر بودن محمد و تنها اختلاف داشتن او با دیگران بخاطر اتصال وی با عالم ماوراء و رسیدن وحی از طرف الله:
(انعام 50) (یونس37) (یوسف3)(ابراهیم 11 ) (نحل102) (مریم97)(انبیاء 7- 25)(الشعراء192-193-210) (عنکبوت 48)(سباء 48)(یس 5- 69)(زمر2)(فصلت 6)(شوری7)(احقاف 9)(الاسراء93)(کهف 110)(الطور 29)(النجم 3 تا 18)(الرحمن2)= 20 سوره و 39 آیه.
- ابراهیم(11) آری ما هم مانند شما بشری بیش نیستیم.
- کهف(110) ای رسول به امت بگو من مانند شما بشری هستم.
اعراب همیشه از او معجزه و کارهای غیب می خواستند تا به چشم خود ببیند و باور کنند که او رسول و فرستاده خداوند است. در نگاهی به بعضی از خواسته های اعراب می بینیم که این درخواستهای آنان همگی مادی و دنیوی بوده و بحث و خواسته فلسفی از او هیچوقت نمی خواستند که ناشی از نبود جنبه های معنوی و روحانی در بین اعراب بوده است. عرب در دنیای مادی خود زندگی میکرده و هنوز هم می کند. آرمان و هدف نهایی او از زندگی همان دم و لحظه و شکاری و شرابی و زن و پس از محمد حوری نیز بوده است. بعدها و در تماس با مدنیت و فرهنگهای غالب مثل ایران و بیزانس بقایای این آیین بیابانی اعراب بادیه نشین با مفاهیمی مثل فلسفه آشنا و آگاه شدند و زیربنای فلسفه اسلامی را باز دیگران برایشان پایه ریزی کردند. آنچه امروزه بنام فلسفه اسلامی خوانده میشود هیچ سنخیتی نه با مفاد آیات قران دارد و نه مردم و شنوندگان اولیه و بومی آن توانایی و درک و فهم آن را داشتند. قرآن بر قومی بسیار بدوی صادر شده است. مفاد آیات زیر و نوع درخواست تازیان این ساده گی و بی آلایشی را نشان میدهند.
- انعام(8) چرا فرشته ای بر او نازل نمی شود.
- انفال(32) بر سرمان سنگی از آسمان ببار.
- الاسراء(90) چشمه آبی از زمین بیرون بیاور.
- الاسراء(91) یا آنکه تو را باغی از خرما و انگور باشد.
- الاسراء(93) خانه ای از زر و کاخی از زرنگار دارا باشی.
محمد و آئین سیاسی اسلام وی تنها دین و پیامبری است که در ادیان توحیدی یا ابراهیمی فاقد معجزه بوده است.
این آیات و نوع درخواستهای مردم زمان خود از محمد پاسخی بر نواندیشان و سایر مذهبییون است که در عاجز بودن از در هم ریختگی و عدم تطابق مندرجات قران با عصر و مدنیت امروزه به دنبال آیاتی با معنای پنهان در قرآن میگردند. عنوان پوست و مغز گردو در ایده طریقت و تصوف هم با این آیات باز در سنخیت نمی تواند باشد. محمد در یک جامعه بدوی بدنبال نشر اندیشه دینی و سیاسی خود برای ایجاد دولت و حکومتی عربی بود و وی تا آنجا که می توانست مفاد آیات قران را به زبان ساده و آسان برای مردمان زمان خود بیان نموده است.
ادامه دارد...